صندلی رئیس جمهوری چند؟ /چرا فیلتر شبکههای اجتماعی؟ /واکنش روزنامه جوان به توهین به رئیس جمهور
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۶۶۹۴۱
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه چهارم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ثبت بالاترین رکوردهای نفتی در دوران تحریم به روایت زنگنه، واکنشها به توهین به رئیس جمهور در صدا و سیما، آغاز ترامپ زدایی در کاخ سفید و تحلیلهایی درباره انفجار خونین بغداد با تیترهای مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
چرا فیلتر شبکههای اجتماعی؟
قدیر گلکاریان-استاد دانشگاه در بخشی از یادداشتی با عنوان چرا فیلتر شبکههای اجتماعی؟ در روزنامه مستقل نوشت: در وانفسای مشکلات عدیده در کشورمان در طول سالهای گذشته که برخی دلایل خارجی و بسیاری دلایل داخلی دارند، فضای مجازی به حق توانسته راههای اجرای عدالت را هموار کرده و از سوء استفادههای متعدد مالی و رفتاری و اخلاقی جلوگیری کند. اگر فضای مجازی نبود، پدر قاتل، گروگانگیر کودک، اختلاسگر بیپروا، خائن به ناموس و سوء استفادهگر از موقعیتها، دزدان شب و زاهدان روز و خائنان به منافع کشور و حتی حیوانآزارها شناسایی نمیشدند؛ بنابراین به نظر میرسد مسئولین کشور هر چند خود را درگیر مسئولیتهای قانونی و اخلاقی میدانند؛ لیکن به وقایع هولناک که تناقضهای حیاتی در جامعه را شکل میدهند و بنابه دلایلی که مشخص نیست، سعی دارند شبکههای مجازی را بدنام جلوه دهند. هر چیزی جنبه مفید و مضری دارد. درایت در این است که از جوانب آن استفاده کرد. به طوری که هر مکشوفهای اعم از الکل، اتم، برق، دینامیت و ... دارای جنبههای مثبت و منفی بوده است.
نقش اینترنت به عنوان ابزاری برای نابودی دموکراسی نیست، بلکه برای برقراری آن است. آینده پژوهان آزادی سایبری مدتهاست که معماری باز اینترنت را به عنوان یک نیروی جدید قدرتمند برای دموکراتیک سازی بزرگ در ساختار اجتماعی و شاکله دولتها نه تنها لازم، بلکه فوری میدانند.
فضای مجازی توانسته است اطلاعات متنوع را بصورت فوری و رایگان در دسترس همگان قرار دهد و اکنون هرکسی میتواند فقط با یک کلیک نه تنها از رخدادهای مختلف در جامعه خود، که در سطح بین المللی باخبر شود. حتی فضای مجازی بقدری ضروری است که امروز در بحران کرونایی به راحتی توانستهایم از آن برای اهداف آموزشی، تربیتی، راهنمایی و راهبردی استفاده کنیم.
گسترش سریع جوامع و به موازات آن تغییر شکل سیستماتیک زندگی در دنیا، باعث شده که جهان به میدان عمومی یک نمایشگاه بدل شود. کافی است که در این نمایشگاه برای جلب نظر بازدید کنندگان، غرفههای اطلاعاتی و دانشی مثبتی تشکیل داد که مشتریان به جاهای دیگری نروند. نیاز به اینترنت و نفوذ آن از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۸ از ۱ ٪ به ۸۷ ٪ در سطح جهان رسیده است. حتی در محرومترین قاره جهان که آفریقاست طبق برآوردهای موجود از صفر به ۵۱ ٪ در مدت مشابه پیشی گرفته است. البته ناگفته پیداست که ایالات متحده، قدیمیترین کشور و سرمایهگذار در بخش آی تی بوده که مسئولیت پذیرفتن فن آوریهای جدید و توانمندسازی آن را نیز بر عهده دارد.
مساله البته در حاکمیت اینترنت و عدم وجود قوانین درست و کارساز و سازنده نهفته است؛ بنابراین نباید بخاطر ناتوانیهای قانونی، حقوقی و یا بر اساس تمایلات سیاسی خود چشم از فضایل دنیای دیجیتال برداریم و حتی کار را به جایی برسانیم که وزیر محترم ارتباطات را به دادگاه بکشانیم. حالا بماند به اینکه در ورای این پرونده سازی قضایی چه اهدافی نهفته است!
هیچ اقدام و تمهیدات محروم و محدود سازانه نمیتواند در مورد شتاب دیجیتالی شدن کار ساز باشد. چرا که بسیاری از مسئولان کشور میدانند و دیدهاند که با کمک فضای مجازی چگونه به جنگ تبلیغاتی و سیاهنماییهای موجود در سطح جهانی علیه کشورمان رفتهایم؛ کسی نمیتواند انکار کند که با استفاده از فضای مجازی توسط مسئولان رده بالای کشور، حق در برابر باطل همیشه برحق بوده و ادعاهای واهی پوچ شدهاند. کسی نمیتواند منکر آن شود که در سایه فضای دیجیتالی بسیاری از افراد توانستهاند علیرغم شدیدترین شرایط تحریمی به کسب و کار مفید و سازنده بپردازند و بتوانند چرخ زندگیشان را بگردانند؛ بنابراین نادیده گرفتن طرف مثبت فضای مجازی و برجسته کردن جنبه تاریک آن روشنگرانه، عاقلانه و منصفانه نیست.
محدود کردن فضای مجازی و اعمال فیلترینگ کارساز نیست و بارها دیده شده که مدل انضباطی در هر زمینهای نتیجه معکوسی داشته است. آیا ممنوع کردن ویدئو و ماهواره توانست به نتایجی برسد؟
صندلی رئیس جمهوری چند؟
محمدعلی وکیلی مدیرمسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان صندلی رئیس جمهوری چند؟ نوشت: هرچه به انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ نزدیک میشویم یخ سیاست، اما آب نمیشود. جریانات سیاسی، خصوصاً اصولگراها، حسابی در تکاپوی تقسیم قوا در سایه این انتخابات هستند، اما حواس جامعه به هیچ عنوان به این سمت نمیچرخد. جامعه دچار یک نوع بیاعتناییِ تمام عیار به این انتخابات شده است. این البته بسیار خطرناک است. جامعه بحرانزدهای مانند ما، اگر از صندوق رای قهر کند، معنایش این است دیگر دنبال نسخه سیاسی نیست. تنها نسخه بیخشونت - یا کمخشونت - برای اِعمال اراده جامعه، سیاست است. نتیجه ناامیدی جامعه از این نسخه، سرخوردگی و سپس خشونت است. قهر با انتخابات، نهایتاً در یک دوره میتواند یک کنش مدنی برای نشان دادن اعتراض باشد، اما اگر این قهر بیش از یک دوره ادامه پیدا کرد، یعنی پیش رفتن به سوی ناامیدی مطلق از نسخه “سیاست”. بگذریم.
در این انتخابات، کاندیداهای زیادی تمایل خود را به حضور نشان دادهاند. تنوع کاندیداهای احتمالی، اما تا کنون نتوانسته سردی فضای سیاسی را مقداری کاهش دهد. شعارهای موجود انگیزهای در مردم ایجاد نمیکند. پیشتر در انتخاباتها، شعارهای سلبی تعیین کننده بودند. نتیجه هر انتخابات به نوعی، یک “نه” به یک رویکرد یا سیاست یا یک شخص بزرگ بود. به عبارت دیگر همواره وجه سلبی رقابتها در انتخابات غالب بود. مردم برای نه گفتن به یک طرف، به طرف دیگر بله میگفتند.
اما اکنون انگار خیلی خبری از وجه سلبی نیست. گو اینکه مردم به دنبال سناریوی اثباتی هستند.
به گمان من اگر قرار باشد اقبالی انگیخته شود برای برنامه اثباتی خواهد بود. مردم در انتخاباتهای اخیر به هر چیزی نه گفتند، نه تنها پس زده نشد بلکه به کانونهای قدرت تبدیل شدند. در انتخاباتهای اخیر، مردم به هر سیاستی پشت کردند، همان سیاست برکشیده شد! نمیدانم شاید دستی در کار بوده تا مردم را نسبت به صندوق رای ناامید کند. شاید عامداً میخواستند انتخابات را بیخاصیت کنند؛ لذا آگاهی جمعی مردم ایران، به این نتیجه رسیده که رای سلبی نهتنها به نتیجه نمیرسد بلکه مسلوب قدر مییابد. بر سینه هرکه زدهاند، سینه ستبرتر شده است؛ لذا هوش جمعی سیاسی متوجه شده که نباید سلبی تصمیم بگیرد و دیگر نمیتوان با سیاستِ نه گفتن، تغییرات مثبت حوزه قدرت را متصور بود. معتقدم اکنون جامعه به دنبال برنامه اثباتی است. به نظر میرسد این سناریو دو شاخص مهم دارد؛ اول کدامیک از نامزدها و یا جریانات تا۱۴۰۰ قادر به حل بحران کرونا هستند و دوم کدامیک قادر به حل بحران بورس میباشند. به عبارتی قیمت صندلی ریاست جمهور۱۴۰۰ حل بحران کرونا و بورس میباشد. اگر نامزدی بتواند برنامه واضح و مشخص برای حل این دو چالش ارائه دهد میتواند امید به جلب حمایت مردم داشته باشد. به احتمال، سیاست دوقطبی سازی که مبتنی بر تصمیم سلبی جامعه است، در این انتخابات کارکردی نداشته باشد.
واکنش روزنامه جوان به توهین به رئیس جمهور
حسن رشوند در بخشی از یادداشتی با عنوان پرهیز از نقدهای حاشیه ساز با اشاره به توهین یک کارشناس در شبکه چهار سیما به رئیس جمهور در روزنامه جوان نوشت: ۱. سنگ بنای ادبیات «منقلی» که این روزها پاستورنشینها را عصبانی کرده، از قضا توسط شخص آقای روحانی نه در کسوت یک منتقد فاقد مسئولیت همچون این روحانی توهین کننده به وی در شبکه ۴ سیما، بلکه توسط کسی که در جایگاه رئیس جمهوری تکیه زده بود، اولین بار درهفتم اسفند ۹۵ در همایش سراسری مجریان انتخابات صورت گرفت؛ بنابراین پیش از هر عذر خواهی توسط این روحانی یا صدا و سیما - که البته صدا و سیما هم باید بابت پخش این سخنان زشت از رئیس جمهور و مردم عذرخواهی کند - باید آقای روحانی و تیم پاستورنشین او از به کاربردن ادبیات زشت منقلی عذر خواهی داشته باشند. متأسفانه باید گفت خود کرده را تدبیر نیست.
۲. در توهین هم لباس آقای روحانی دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه نه شریعت و دین به ما این اذن را میدهد که به هر دلیلی به مسلمانی چنین اتهام بدی را بزنیم و نه قانون ما را مجاز دانسته به شخصیتی که امروز در جایگاه رئیس جمهوری است و جزو مسئولان اجرایی کشور و از قضا بالاترین آنهاست، چنین توهینی روا داشته شود.
دوم اینکه بر فرض که چنین خبطی را طرف گفتگو کننده در یک برنامه زنده که قاعدتاً قابل کنترل نیست در سیما انجام شده باشد، مجری برنامه آنقدر باید توجیه شده باشد که بلافاصله با رد نگاه این فرد در همان برنامه، دامان مسئولان جمهوری اسلامی را از چنین خزعبلاتی مبرا کند. اینجا اصلاً بحث شخص آقای روحانی نیست بلکه حیثیت یک نظام و مسئولان آن مطرح است.
۳. بارها رهبری معظم انقلاب آحاد جامعه بهویژه جریان نخبگی کشور را از نقد غیرمنصفانه پرهیز دادهاند. طبیعی است که اگر این نقد متوجه ارکان نظام چه جایگاه حقوقی یا حقیقی باشد از دوچندان اهمیت برخوردار است. چه بسا با یک نقد همراه با توهین که به هیچ وجه مجاز به آن نیستیم فضایی در جامعه ایجاد شود که تا مدتها جامعه را مشغول خود سازد. این همان حاشیه سازیهای پرهزینهای است که نظام ما مکرر با ندانمکاریهای برخی افراد که بخشی از آن توسط مسئولان نیز صورت میگیرد، میپردازد و از بستر این حاشیه سازیها، مسائل اصلی به فراموشی سپرده میشود و اتفاقاً شخص یا جایگاهی که مورد نقد بوده خود را در حاشیه امن قرار میدهد و با مظلوم نمایی، از پاسخگویی به اموری که موظف به انجام آن بوده و مرتب پشت گوش میانداخته، فرار میکند.
۴. نقد یا انتقاد چارچوبی روشن دارد و نمیتوان به بهانه نقد، چوب حراج به حیثیت نظام و افراد زد. از همین رو است که بارها رهبری نظام از «نقد منصفانه» سخن میگویند. یکی از اقداماتی که ناخواسته ممکن است تک تک ما انجام دهیم و متوجه خطر آن نشویم اشاعه «بی اعتمادی به مسئولان» است. اعتماد یک ملت بزرگترین سرمایه یک نظام است که میتواند در گذر از بحرانهای داخلی و خارجی نقش مؤثری را ایفا نماید؛ در این زمینه رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «یکی از کارهایی که دشمن میکند، بیاعتماد کردن مردم نسبت به مسئولین است. ما باید مواظب باشیم خودمان جوری حرف نزنیم که مردم به مسئولین کشور، مسئولین دولتی، مسئولین قضایی، مسئولین قوه مقننه بیاعتماد بشوند؛ که این بیاعتمادی ناحق است؛ دشمن این را میخواهد. ما نباید خودمان عمل کنیم.» (۲۷ /۷/ ۱۳۸۹)
دولتها ممکن است به هر دلیلی از مسیر انقلاب و نظام انحرافهایی پیدا کنند، نقد منصفانه و عالمانه میتواند مانع از انحراف دولتها شود و در صورت اینکه این نقد بر اساس چار چوب و اصلاح روند باشد هم میتواند مانع انحراف دولتها شود و هم جریانی که به جای اصلاح روندها همواره بهدنبال تخریب وضعیت هست، به مرور از گردونه خارج میشود. در این مسیر، قطعاً دولتها علاوه بر حمایت، نیاز به انتقاد و نقد دلسوزانه دارند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا مهرداد میناوند علی انصاریان احمد جهان بزرگی نمایشگاه مجازی کتاب مرور روزنامه ها توهین به رئیس جمهور صدا و سیما ظریف زنگنه پول پاشی نرخ ارز بازار خودرو آلودگی هوا مهرداد میناوند علی انصاریان احمد جهان بزرگی نمایشگاه مجازی کتاب رئیس جمهور آقای روحانی رئیس جمهوری فضای مجازی دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۶۶۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهای برهنه نبودهایم بلکه متنوع به لحاظ حجاب بودهایم | طرفداران جمهوری اسلامی کلاه بر سرش گذاشتند | تمام جهان را در مقابلمان قرار دادهایم
وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار میدهید، مردم را دعوت به اخلاق نمیکنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار میگیرد، خبر خطای یک نفر میلیونها لایک میخورد، ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمیخورد؛ بعد باعث میشود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد. کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که میخواست غربستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مسأله حجاب ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقهای و بینالمللی پیدا کرده است، گفت: وقتی شما حیاء جامعه را مورد سؤال قرار میدهید، مردم را دعوت به اخلاق نمیکنید و بی اخلاقی موضوع شما قرار میگیرد، خبر خطای یک نفر میلیونها لایک میخورد ولی خبر ابداع چهار تا لایک بیشتر نمیخورد؛ بعد باعث میشود که یک کمپانی خارجی این ابداع را ببرد.
جماران در خبری نوشت: کلاهی که طرفداران جمهوری اسلامی روی سر آن گذاشتند این بود که موضوع ایدئولوژیک جمهوری اسلامی که میخواست غربستیزی داشته باشد و بعد انسجام فرهنگی ایجاد کند را به ظاهر افراد تغییر دادند؛ بعد زنان موضوع قرار گرفتند.
مشروح گفتوگو با تقی آزاد ارمکی را در ادامه میخوانید:
فرمانده انتظامی کشور چند روز پیش اعلام کرد که «موضوع عفاف و حجاب را کاملا فرهنگی و اجتماعی میبینیم و اصلاً امنیتی و انتظامی نمیبینیم». شما به عنوان جامعه شناس ریشه مسائل اجتماعی از جمله این قضیه را چطور می بینید؟
به نظر من حجاب یک موضوع اساسی نیست، ولی در شرایط امروز دارد اساسی میشود و متأسفانه ابعاد عجیب و غریب ملی، منطقهای و بینالمللی پیدا کرده و درگیری، تزاحم و برخورد هم از دل آن در آمده است. لذا من مسأله حجاب را بیشتر مسأله امنیتی میدانم؛ تا یک مسأله فرهنگی و عقیدتی. یک علت اساسی نگاه من این است که به طور پنهان وارد یک جنگ شدهایم و شاید در موضع پیچیدهترین جنگ زمانه قرار گرفتهایم. یک زمانی جنگ کلاسیک و اشغال سرزمینی بود؛ مثل جنگ عراق علیه ایران که همه آدمها میتوانستند ببینند واقعا جنگ اتفاق افتاده؛ چون سرزمین ما اشغال شده و صدام آثار و نشانههای فرهنگی را ویران کرده بود. امروز بر خلاف گذشته وارد جنگ شدهایم بدون اینکه این اتفاقات بیفتد و این تخریبهای صورت بگیرد. ما الآن در جنگ با همه غرب قرار گرفتهایم.
تمام جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم
یعنی شما هم قائل به «جنگ ترکیبی» هستید که در حاکمیت بر آن تأکید دارند؟
کاملا؛ در جنگ با غرب به معنای وسیع آمریکا، اروپا و حتی روسیه قرار گرفتهایم. تمام جهان را در مقابل خودمان قرار دادهایم و ما در مقابل جهان قرار گرفتهایم و طبیعی است که این شرایط نیاز به اعلام وضعیت امنیتی دارد. یعنی جمهوری اسلامی الآن نمیتواند اعلام کند که ما حکومت نظامی هستیم و کسی حرکت نکند که مبادا نیروهایی اقدام کنند و شرایط جنگی به هم بریزد. مثلا اسرائیل از ترس حمله ایران اعلام شرایط اضطرار کرد و مردم جمع کردن آب و مواد غذایی را شروع کردند و به پناهگاه رفتند. در واقع به نوعی اعلام شد که ایران میخواهد حمله کند و شما آماده باشید. ولی جمهوری اسلامی هیچ وقت اعلام نکرد که امکان دارد اسرائیل ایران را بزند.
شرایط جامعه ایرانی کاملا خاص شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم
به نظر من امروز به طور نانوشته و پنهان حکومت نظامی برقرار شده است. مثلا اگر کسی بخواهد در دانشکده من را ببیند، درها بسته است و هیچ کس به جز دانشجو حق ورود به دانشکده ندارد؛ این وضعیت پنهان به معنای این نیست که شما سراپا در مقابل غرب قرار گرفتهاید و اراده جنگ دارید؛ شرایط جامعه ایرانی کاملا امنیتی شده، بدون اینکه ما قصد ورود به جنگ داشته باشیم. وقتی قصد ورود به جنگ نداریم، باید مسائل داخلی خودمان را حل کنیم.
عرضم این است که حکومت ما مثل اسرائیل به جامعه اعلام نمیکند که من وارد جنگ شدهام. وقتی گفته شد احتمالا تعدادی اشیاء خارجی در آسمان اصفهان بودند، تحت هیچ شرایطی آژیر کشیده نمیشود؛ ولی شرایط امنیتی است و همه نیروهای نظامی و امنیتی آمادهباش صد درصد هستند و پلیس و نیروهای امنیتی در شهر آشکارا حضور گسترده دارند. شما برای این سطح از حضور نیروها در شهر مستمسک نیاز دارید؛ و پدیدهای به نام «حجاب» اینجا موضوعیت پیدا میکند. کنترل انضباط اجتماعی و اخلاق اجتماعی موضوع میشود به خاطر اینکه سادهترین و قابل دسترسترین موضوعی که میتواند جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد و کل نیروها را سازماندهی کند تا وارد قصه شوند، همین است.
تا وقتی شرایط امنیتی از دستور کار جمهوری اسلامی خارج نشود، ماجرای زد و خورد، درگیری و حضور نیروهای انتظامی و امنیتی در سراسر شهرها به نام حجاب باقی خواهد ماند؛ الّا اینکه ما از این شرایط عبور کنیم. یعنی احساس کنیم که نه غرب میخواهد ما را سرنگون کند، نه اسرائیل ارادهای دارد و نه ما اراده ورود به جنگ داریم. یعنی جامعه یواش یواش دارد میفهمد که اسرائیل که نمیخواهد ما را بزند و غرب هم که اراده اشغال سرزمین ندارد که بخواهد جایی را بزند.
جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است
به نظر میرسد اگر در آمریکا دولت جمهوریخواه بر سر کار بود، شرایط پیچیدهتر میشد. مثلا اگر به جای بایدن، ترامپ رئیس جمهور آمریکا بود، شاید به جنگ هم میرسید. از سوی دیگر آمریکا الآن در قضیه اوکراین درگیر است و نمیخواهد وارد درگیری نظامی دیگری شود. نظر شما در این خصوص چیست؟
اینها دلایل آمریکایی است که چرا وارد این ماجرا نشدهاند؛ ولی جنگ با ایران همیشه در دستور کار آمریکا بوده است. اما چرا در این شرایطی که اجماع بینالمللی هم وجود دارد، اقدام صورت نمیگیرد؟ این از بحث ما خارج است. ولی جامعه میبیند که همه چیز برای یک جنگ آماده بود ولی انجام نشد؛ پس میگویند که جنگ منتفی است. وقتی این در افکار عمومی شکل بگیرد، گزاره شرایط اضطرار از منظر نظام سیاسی و حضور همه جانبه نیروهای امنیتی منتفی خواهد شد.
گام دوم سیاستهای حجاب نمیتواند با مسیر فعلی دنبال شود
گام دوم سیاستهای حجاب نمیتواند با مسیر فعلی دنبال شود و باید توجیههای اجتماعی و فرهنگی بدهند. وقتی فرمانده انتظامی کشور میگوید که مسأله ما امنیتی نیست و اجتماعی و فرهنگی است، نشان میدهد که حساسیت امنیتی منتفی است، الآن دنبال توجیهی برای حضورشان به لحاظ فرهنگی و اجتماعی هستند.
اساسا چرا مسأله حجاب در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفت؟ مگر جمهوری اسلامی امروز با بیحجابی رو به رو شده است؟ مگر از روز اول با این مسایل رو به رو نبوده است؟ من معتقدم که ایران از اول با بیحجابی رو به رو بوده است. به دلیل اینکه جامعه ایرانی متنوع است؛ به لحاظ دینی، قومیتی، زبانی، جفرافیای سرزمینی و فرهنگی. ما اصرار کردیم که قالب واحدی در باب حجاب برای زنان طرح کنیم. خود «ارائه قالب واحد» به سرعت درون و بیرون نظام آلترناتیوهای خودش را پیدا کرد. مثلا وقتی روی چادر تأکید شد، قالبهای جدیدی مثل مانتو و روسری آمد و حجاب اداری و حجاب بازار و غیره درون حکومت درست شد.
ما از این غفلت کردهایم که جامعه ای متنوع به لحاظ حجاب بودهایم
یعنی یک تکثر در عین وحدت همیشه شکل گرفته؟
در خود جامعه نگاه کنید. مثلا اقوام مختلف ایرانی یکی از یکی عفیفتر و باحجابتر هستند. البته مفهوم «غیرت» و حمایت از خانه و همسر و ناموس در برخی اقوام بیشتر از جاهای دیگر است. ببینید که در همین اقوام ایرانی چه تنوع حجابی وجود دارد؛ در حالی که خودش خیلی متنوع با حجاب مرکزی و حاشیههای شمالی و جنوبی است، داخل خودش چقدر تنوع به لحاظ موقعیتهای فرهنگی و قبیلهای جاری و ساری هست. شما یک شکل خیلی تاریخی، مهم، مطلوب و قابل دفاع حجاب لری، کردی، آذری، کاشانی، رشتی و... دارید. اصلا جامعه به لحاظ حجاب متنوع بوده و داخل همان مقوله حجاب و بیحجابی قابل حل بوده است. مثلا حجاب خانمهای پیر و جوان را ببینید که چقدر فرق میکند. ما از این غفلت کردهایم که جامعه متنوع به لحاظ حجاب و بیحجابی بودهایم.
ما هیچ وقت جامعه برهنه نبودهایم و برهنگی برای غرب بوده است/ کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود
ما هیچ وقت جامعه برهنه نبودهایم و برهنگی برای غرب بوده است. سختترین دورهای که حجاب رسمی چادر را حاکم کردیم، این را در زیست اجتماعی میدیدیم و در خانه ما جاری بود و در ورزشگاه، عروسی، خلوت و بازار ما وجود داشت. حالا چرا یک دفعه یادشان میآید باید اینها را همسان کند؟ این بر میگردد به قصه مهمی که در جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت؛ و آن «یکسانسازی فرهنگی» است. کلاهی بر سر جمهوری اسلامی رفت که باید جامعه یکسان و یکدست شود.
اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد
برخی اندیشمندان معتقدند این یکدستسازی در هیچ جای دنیا نتیجه مطلوب نداشته و همه آنها شکست خورده است. از شوروی گرفته تا خود ایران که دوره پهلوی اول به شکل دیگری این یکدستسازی را شاهد بودهایم. این تجربهها نمیتوانست درسآموز باشد؟
اصلا تجربه بشری برای سیاستگذار فرهنگی ما مهم نیست و تجربه زیسته مردم ایران هم اهمیت ندارد و قرار نیست به تجربه گوش کنند. بر اساس یک ضرورتهای تاریخی انقلاب اسلامی شکل گرفت و همه گروههای سیاسی و فرهنگی آنجا بودند. وقتی جمهوری اسلامی شکل گرفت، این تنوع را یادمان رفت و به یک ایدئولوژی پناه بردیم. آنجا بود که یواش یواش دموکراسی، توسعه و امثال اینها را تعطیل کردیم. آدمهایی که درون این ایدئولوژی عمل میکنند، دیگران را به نگاه رقیب میبینند؛ لذا به حرف کسی گوش نمیدهند و فقط در گزارههای درون ایدئولوژی عمل میکنند.
مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند
ایرانیان هیچ وقت مردمان بیعفتی نبودهاند؛ تنفروشی همیشه پدیده نظامهای سیاسی است. به نظر من گروههای گنگ که یک نوعی خودشان را با نظام سیاسی هم تنظیم کردهاند، فحشا، دزدی و اعتیاد را دامن میزنند؛ پس فحشا یک پدیده سیاسی است. چون مردم با فرهنگ کسانی هستند که قابلیت تنظیم زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خودشان را در بدترین و بهترین شرایط دارند؛ در بدترین شرایط نمیمیرند و در بهترین شرایط مست نمیشوند.